تعداد کل صفحات :your pages
1
2
3
4
5
6
7
...
فواید و آثار دعا و نماز
تورات مقدس متن مدونی برای تفیلا (نماز) معرفی نكرده، لیكن هر فردی چه مرد و چه زن یعنی همه افراد یهود را موظف به خواندن نماز كرده است. در سفر تثنیه فصل 11 آیه 13 چنین ذكر شده است: «خداوند خدای خود را دوست بدارید و او را با تمامی دل و با تمامی جان خود عبادت كنید». دانشمندان یهود درباره این موضوع تفسیر كرده اند كه این كدام پرستش است كه به قلب مربوط می باشد؟ جواب داده اند كه همان نماز است.
تفیلا وسیله ارتباطی است بین انسان و خدا كه در این رابطه انسان خود را بینهایت كوچك دانسته در مقابل نیرویی بینهایت بزرگ، به مدح و ستایش میپردازد. در قسمت دیگری از تفیلا انسان خواسته ی خود را با خدا مطرح میكند. دعا كردن تكلیف كردن بر خدا نیست بلكه برعكس تكلیف كردن بر خود ماست یعنی میتوان این طور بیان كرد كه انسان هنگام دعا كردن با در نظر گرفتن عنصر مشترك با خدا یعنی عنصر اراده و اختیار كه او را از سایر موجودات جدا میكند خواستار آن است كه با داشتن چنین عنصری خود را از مقام بینهایت كوچك به مقامی بینهایت بزرگ برساند و با كسب چنین قدرتی قادر به رفع نیازها و برآورد خواستها باشد. قسمت دیگر تفیلای ما مربوط به شكرگذاری از خداوند است و این بزرگترین نشانه آگاهی انسان است و عبارت است از آگاه بودن انسان به ارزشهای خویش و آگاهی او نسبت به همه نعمتها و موهبتهایی كه دارد.
حخامیم(دانشمندان یهود) شكرگذاری را وظیفه هر انسانی در تمام موارد زندگی میدانند. چنان چه وقتی غذایی را میخوریم این كار را انجام میدهیم و یا در موارد دیگری مانند بوییدن شكوفه ی شكر میگوییم كه چنین بصیرتی در حواس و فكر انسان وجود دارد تا پی به چنین مخلوقاتی ببریم. اصولا فلسفه مدح و شكرگزاری انسان را از فلسفه نیهیلیزم و پوچیگری بیرون آورده و او را متوجه جهان خارج و طبیعت میسازد.
نزدیكی انسان به خدا (كه توسط تفیلا(نماز) انجام میگیرد) نتیجه پیشرفت های عقلانی و تزكیه نفس خود اوست، كه او را مسئول آن قرار میدهد تا شایستگی خود را نسبت به این موهبت الهی ثابت نماید. اگر به انسان این افتخار داده شده است كه پرتویی از انوار الهی در روح او به امانت گذاشته شود، این وظیفه نیز برعهده او نهاده شده است كه زندگی خود را به نحوی بگذراند كه مورد تعیید آفریدگار قرار گیرد.
ایمان به عالیترین وجه، هنگام دعا كردن و نماز خواندن جلوه گر میشود. زیرا آن كس كه به خدا علاقه و صمیمانه ایمان دارد، به حضور پروردگار دعا میكند و حاجات خود را از او میخواهد. دعا كردن و نماز خواندن تنه برای رفع حاجات نیست، دعا و نماز در حقیقت عبارت است از رابطه ای صمیمانه بین آفریدگار و آفریده، كه انسان به وسیله آن از اعماق قلب با خالق خویش سخن میگوید. از این رو دعا و نماز هم به درگاه خداوند مقبول و خوشایند است و هم به انسان كمك میكند تا غم از دل بزدید و بار روح را سبكتر سازد حتی گفته شده است: خداوند مشتاق شنیدن دعا و نماز عادلان و نیكوكاران است برای چه دعا و نماز نیكوكاران به پارو (كلمه «عِتِر» به معنی پارو میباشد و همان حروف عِِتِر ریشه فعل دعا كردن و نماز خواندن را دارد) تشبیه شده است؟ چون همانطور كه پارو محصول را زیرو رو كرده و آن را از جایی به جای دیگر منتقل میسازد، به همان ترتیب دعا و نماز عادلان و نیكوكاران خـشم و غـضب خـداوند را بـه رحمت مبدل میكند (تلمود: یواموت 64 الف) نماز حقیقی چیزی بیش از حركت و تلفظ لبان است و بایستی از اعماق قلب برخیزد. نماز انسان به حضور خداوند مورد قبول واقع نمیشود مگر این كه وی قلب و جان خود را كف دست بگذارد چنان كه در مراثی ارمیا فصل 3 آیه 41 آمده: «قلب خود را همراه با دست هایمان به سوی خدایی كه در آسمانها است برافرازیم». یعنی آن كه ما نباید تنها دست هایمان را هنگام دعا و نماز به سوی خداوند بلند كنیم بلكه باید قلب خود را نیز متوجه خالق جهان سازیم.
كسی كه دعا و نماز میخواند باید چشمانش را پائین افكنده و قلبش را متوجه بالا سازد و باید نزد خود چنین مجسم كند كه خداوند مقابل او است چنان كه در كتاب مزامیر داود (تهیلیم) فصل 16 آیه 8 میفرمید: «خداوند را همیشه پیش روی خود میدانم». در تلمود؛ براخوت، 28 ب آمده است: «هنگامی كه شما دعا و نماز میخوانید بدانید كه در حضور چه كسی ایستادهید». دانشمندان یهود دعا و نماز را چیزی بزرگتر و والاتر از درخواستی برای رفع احتیاجات مادی میدانند. در عین حال كه تقاضاهای زندگی جسمانی را از یاد نبرده اند ایشان دعا و نماز را به عنوان واسطه ای برای ارتباط با خدا و گسترش پاكترین و عالیترین احساسات و انگیزه های طبیعی به كار میبرند. در نظر ایشان، عبادت و خواندن دعا و نماز ورزشی است روحانی برای افزودن قدرت روان، بدین نیت كه روح فرمانده زندگی و ارباب و سرور جسم شود.
«نیچه» مینویسد انسان همچنان كه به آب و اكسیژن نیازمند است به خدا نیز محتاج است. روح نیمش عقل است و نیم دیگرش احساس، ما باید هم زیبایی دانش را دوست بداریم و زیبایی خدا را.
«الكسیس كارل» میگوید: آثار نییش و رسم پرستش و دعا كردن در جامعه وقتی رو به ضعف و فراموش شدن میگذارد مقدمات انحطاط و عدم مقاومت ملت و جامعه را فراهم میكند. بنابرین جامعه با از دست دادن عمل پرستش و نیایش مزاج خود را برای رشد میكرب انحطاط ، متلاشی شدن، تجزیه و ضعف اجتماع آماده میكند او میگوید روم باشكوه و متمدن قدیم را، دوری مردمش و متروك ماندن سنت دیرین بشری در پرستیدن، رو به ضعف و ذلت برد.
محققین روانشناسی از روی آمارهای ممالك مختلف به این نتیجه مسلم رسیده اند كه تعداد نسبی انتحار و قتل و طلاق و اعمالی كه در هیجان های یاس و غضب انجام میشود در اقوام معتقد و مومن خیلی كمتر از محیط های بی دین و لاقید است.
لغت نماز و دعا در زبان عبری تفیلا گفته میشود و از ریشه (پیلِل) به معنی مجادله گرفته شده است چنان كه در تهیلیم (زبور داود) فصل 106 یه 30 آمده است: «پینحاس (نوه حضرت هارون) ایستاد و داوری نمود نماز و دعا كرد و مرگ و میر قطع گردی». در تلمود؛ سنهدرین 82 این جمله را چنین تفسیر كرده اند: پینحاس مثل این كه با خدا مجادله كرد و درباره وبائی كه قوم را كشتار میكرد از خداوند توضیح خواست بنابرین هیتْپَلِل یعنی تقدیم اظهارنامه درباره مطلبی به پیشگاه قاضی عالم در عالیترین دادگاه و در سِفر پیدایش حضرت ابراهیم را میبینیم كه درباره افراد سِدُوم با خداوند به صورت مجادله و مانند یك وكیل مدافع با قاضی كل عالم بحث میكند و نمونه جالب دیگر دعا حضرت موسی است كه مانند وكیل مدافع شجاعی از قوم اسرائیل دفاع میكند و در سفر خروج فصل 32 یههی 11 و12 و 13 چنین آمده: «موسی، به درگاه خداوند خدای خود التماس نموده، گفت: خداوندا چرا خشمت بر قومت افروخته شده است این قومی كه با قدرت عظیم و با نیروی قوی از مصر بیرون آوردی چرا مصریان بگویند از روی سوءنیت آنها را از مصر بیرون آوردنت این كه آنها را در بیابان بكشد ... .
در طرف مقابل دعی سیر انبیاء به صورت مجادله با خداوند نیست، بلكه درخواست آنها به صورت التماس و تضرع است یعنی به درگاه خداوند بخشنده و مهربان روی آورده و طلب رحمت و بخشیش مینمایند. این نوع نماز را به نام (تفیلت ویدوی) یعنی اعتراف و اقرار به گناه خوانده میشود. در بیشتر قربانیهایی كه (در دوران معبد مقدس) تقدیم میشد صاحب قربانی دست های خود را روی سر حیوان میگذاشت و مطالبی اداء میكرد و سپس مبادرت به قربانی مینمود و حال كه اجری مراسم قربانی امكانپذیر نیست این مطالب جزء دعا و نمازهای روزانه گردیده است.
دانشمندان یهود عقیده دارند كه اجداد مقدس ما حضرت ابراهیم و اسحق و یعقوب بنیانگذاران زمان نمازهای روزانه بوده اند. حضرت ابراهیم نماز صبحگاه را بنیان گذاشت. «پیدایش فصل 22 آیه 3: ابراهیم بامدادان سحرخیزی كرد .....» و حض اسحق نماز نیم روز را «پیدیش فصل 24 آیه 63: قبل از غروب اسحق برای راز و نیاز كردن (با خدا) به صحرا رفت..... ». حضرت یعقوب نماز شامگاه را. پیدایش فصل 28 آیه 11: در آن محل (محل كوه موریا كه حضرت اسحق برای قربانی به آنجا برده شد) نماز خواند و نظر به این كه آفتاب غروب كرد آنجا منزل نمود...».
بنی اسرائیل در مصر نیز نماز میگذاشتند و دعا میخواندند چنان كه در سفر خروج فصل 2 یه 23 این طور آمده: یعنی «پس از مدت مدید (كه فرزندان ییسرائل از گلكاری و خشت زنی رنج میبردند) واقع شد كه پادشاه مصر درگذشت. فرزندان ییسرائل از آن بندگی نالیدند و از عذاب فریاد زدند. فریاد شكایت آنها از بندگی به درگاه خداوند رسید».
در كتاب دانیال فصل 3 یه 11 مندرج است: حضرت دانیال روزانه سه مرتبه پنجره خانه خود را رو به بیت المقدس (اورشلیم) باز میكرد و به زانو میافتاد و با سجده به درگاه خداوند نماز میگذاشت. این نماز با تسبیح و مدح شروع میشد و با شكرگذاری خاتمه مییافت.
از نماز و دعاهای حضرت موسی در تورات زیاد بازگو شده است از جمله در كتاب تثنیه فصل 3 یه 24 و 25 آمده است: «یعنی خداوندا تو شروع كردی كه بزرگواری و قدرت زیادت را به بندهات نشان دهی چون كه كدام نیروئی در آسمان و زمین وجود دارد كه كارها و دلاوری های تو را انجام دهد. تمنی این كه (اجازه دهی از رود اردن) عبور نمایم و آن سرزمین خوبی را كه در آن طرف رود اردن است یعنی آن كوه زیبا و لِوانُون را ببینم».
سیر تكامل نماز از حضرت ابراهیم تا ظهور حضرت موسی به طور بسیار خلاصه شروع میشود و در زمان حضرت موسی با نزول تورات نمازهای خاصی به آنها اضافه میگردد و پس از دوران انبیاء به طور كلی بنا به مقتضی وضع اجتماعی و سیاسی و اتفاقات تاریخی ادعیه بوجود آمده و تصنیف میگردد و به مجموعه دعاهای قبلی اضافه میگردد و در دوران بازگشت پراكندگی اول توسط «عِزرا» و یارانش در حدود دو هزار و چهارصد سال قبل شكل كامل به خود میگیرد و به صورت مدون در میید و سپس در تمام دوران استقرار معبد مقدس دوم به شكل ثابت میماند و در زمان تدوین تلمود یروشلمی حدود 1800 سال قبل ختم میگردد.
به طور خلاصه انبیاء بعد از حضرت موسی مانند یهوشوع پیغمبر، حنا زن القانا، شموئل نبی، حضرت داود، حضرت سلیمان، حزقیاهو پادشاه و یا حضرت یونس، ارمیا نبی، حبقوق نبی، دانیال نبی، مردخی و استر و عزرا و (دانشمندان تلمود) هركدام در عصر خود بر نماز و ادعیههی موجود دعاهایی افزودند. نمونه هایی از این دعاها بدین مضمون میباشند:
در پیان لحش (دعی نوزده بركتی) این درخواست را میخوانیم:
«ای خدی من زبان مرا از بدگویی، و لبانم را از تكلم به نیرنگ باز دار، در برابر اشخاصی كه مرا نفرین میكنند، زبانم ساكت و خاموش بماند، و روانم در برابر همگان همچون خاك باشد. قلبم را برای پذیرفتن تورات بگشا، جانم فرمان های تو را پیروی و تبعیت و اگر كسانی علیه من بد بیندیشند و به زیان من قصد كنند، تو به فوریت مشورت آنها را برهم زن و فكرشان را باطل كن. سخنان دهان من مورد رضای تو قرار گیرند و تفكر دلم به حضور تو مقبول افتد، ای خدایی كه آفریدگار و نجات دهنده من هستی». (براخوت 17 الف)
یكی از دانشمندان یهود، در پیان دعا فوق، این دعا را افزوده است:
«ای خداوند من، خدای اجداد من میل و رضای تو بر این تعلق گیرد، كه در دل هیچ انسانی كینه و دشمنی علیه ما وراد نشود. و كینه و عداوتی علیه هیچ انسانی بر دل ما نگذرد. حسادتی نسبت به ما در دل هیچكس رسوخ نكند، و نسبت به هیچكس نیز حسد به دل ما راه نیابد. در سراسر روزهای عمر تحصیل تورات و اجری فرایض تو مشغله ما باشد، و سخنان ما به حضور تو التماس و تضرع محسوب میگردد، قلب های ما را متحد كن تا از نام تو بترسیم. از آن چه كه منفور درگاه تو است ما را دور بدار، و به آن چه مورد راضی تو است ما را نزدیك ساز، و به خاطر نام مبارك خودت با ما احسان كن. (تلمود یروشلمی براخوت 7 دال)
چند گفتار از دانشمندان درباره نماز و اهمیت آن:
1- دعا و نماز از قربانی بزرگتر و مهمتر است.
2- دعا و نماز از اعمال نیك با اهمیت تر است.
3- كسی كه دعا و نماز میخواند، باید قلب خود را متوجه (خدی) آسمان سازد.
4- كسی كه دعا و نماز میخواند باید چشمانش را پایین انداخته و قلبش را متوجه بالا سازد.
5- كسی كه فكرش آسوده نیست (تمركز حواس ندارد) نماز نخواند. (تلمود؛ عرووین 65 الف)
6- هر كس كه برای همنوع خود دعا میكند و جهت او طلب رحمت مینماید، در حالی كه خود نیز به آن مورد نیاز دارد نخست به خود او جواب داده میشود و خود او اول نجات مییابد.
7- هر كس فرامین الهی را با ایمان كامل بر خود قبول نماید و آن را انجام دهد شیسته آن خواهد بود كه الهام الهی بر او قرار گیرد. (مخیلتا صفحه 33 ب )
8- بهترین راه تزكیه روح، نماز است، چون وسیله مطمئنی جهت تزكیه است.
9- نماز مایه آرامش است.
10- نماز مایه نزدیك شدن انسان به سعادت است.
11- نماز انسان را از فحشا و منكرات باز میدارد.
12- نماز سپاسگزاری از معبود است چون تشكر از نعمت دهنده واجب است، چنانچه اگر كسی كاری را برای ما انجام داد و از او تشكر نكنیم در حق او جفا كردهیم.
13- از ویژگی های نماز جلوگیری از غفلت است.
14- نماز انسان را به پاكیها و پاكسازی هم ظاهر و هم باطن هدیت میكند.
15- نماز ضد اضطراب و پریشانی است.
16- نماز سدی است در مقابل گناهكاریها و ایجاد روح تقوا و پرهیزگاری.
17- نماز وسیله پاك شدن و ثابت كننده خلوص و پیراستگی از تكبر و غرور است.
18- نماز وسیله زدودن پرده های غفلت و سستی، پرورش فضائل اخلاقی گسترش دهنده زمینه عدالت و رعایت حقوق اجتماعی، یجاد روح، نظم و پاكیزگی در ظاهر و باطن انسان است.
19- نماز درست است كه به وسیله فرد انجام میپذیرد، اما با نماز، ساخته شدن عضوی از جامعه شكل میگیرد و این رابطه بین نماز و اجتماع است.
20- وقتی انسان متذكر خدا بود خدا را مراقب خویش دید قهراً از انجام گناه و منكرات شرم و حیا میكند.
21- شادابی روح انسان: نماز در ساخت روح انسان، همان نقشی را ایفا میكند كه نرمش و ورزش در ساخت جسم انسان ایفا می نماید.
22- نماز روح انسانها را به مبداء هستی بخش مرتبط و متصل میكند و به این ارتباط، روح و جان آدمی را زنده، بانشاط و آرام میسازد و او ر برای انجام سیر تكالیف و وظائف فردی و اجتماعی آماده میكند.
23- خواندن نماز علاوه بر آن كه انجام یك دستور و یك واجب الهی است، خود مانع از انجام زشتیها، خلافها و گناهان دیگر است.
24- یكی از فلسفه های عبادت، اظهار خضوع و تسلیم در مقابل امر پروردگار و ایجاد روح عبودیت و بندگی در انسان است.
25- و بالاخره نماز داری آثار و فلسفه های متعددی است از جمله این خواص: نماز، تقدیر و سپاسگزاری از خدا است، موجب آرامش انسان است، موجب یاد خداست، زمینه پرهیز از گناه را در انسان فراهم میكند، تأكیدی بر نظافت و سلامتی است، دارای آثار وحدت بخش اجتماعی است و موجب انضباط و وقت شناسی است.
نظرات شما عزیزان: